حسینیه علی ابن موسی الرضا(ع) مشهدالکوبه

السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

حسینیه علی ابن موسی الرضا(ع) مشهدالکوبه

السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

حسینیه علی ابن موسی الرضا(ع) مشهدالکوبه

بنام خدا

با سلام خدمت همه دوستدار اهل البیت(ع) و همه کسانی که از این سایت باز دید می کنند
حسینیه علی ابن موسی الرضا(ع) در روستای مشهدالکوبه می باشد که در سی کیلو متری شهرستان اراک در استان مرکزی به کمک مردم خیر و اهالی جهت برپایی مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و برنامه های فرهنگی دیگر در طول ایام سال فعال می باشد

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۴ شهریور ۹۶، ۱۲:۵۱ - علی اسمعیلی
    تشکر

سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۹ ب.ظ

آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا علیهاالسلام را ندارد و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست.

از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی علیه السلام رفتند و سرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخل ها بود. آنان روی به علی کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کرده اند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان و فضایلی که داری) از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی و اگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم.

با شنیدن این سخنان دیدگان حضرت علی علیه السلام را اشک شوق فرا گرفت و گفت: دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مورد میل و علاقه من است. این را گفت و دست از کار کشید و راه خانه پیامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر می برد، در پیش گرفت. هنگامی که در خانه رسول اکرم را کوبید پیامبر فورا به ام سلمه فرمود: برخیز و در را باز کن که این کسی است که خدا و رسولش او را دوست می دارند.

ام سلمه می گوید: شوق شناسایی این شخص که پیامبر او را ستود آن چنان بر من مستولی شد که وقتی برخاستم در را باز کنم نزدیک بود پایم بلغزد. من در را باز کردم و حضرت علی علیه السلام وارد شد و در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست، اما حیا و عظمت محضر پیامبر مانع از آن بود که سخن بگوید، لذا سر به زیر افکنده بود و سکوت بر مجلس حکومت می کرد. تا این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سکوت مجلس را شکست و گفت: گویا برای کاری آمده ای؟

حضرت علی علیه السلام در پاسخ گفت: پیوند خویشاوندی من با خاندان رسالت و ثبات و پایداریم در راه دین و جهاد و کوششم در پیش برد اسلام بر شما روشن است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تو از آن چه که می گویی بالاتر هستی.

حضرت علی علیه السلام گفت: آیا صلاح می دانید که فاطمه را در عقد من درآورید؟[۴]

حضرت علی علیه السلام در طرح پیشنهاد خود بر تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام تکیه می کند و از این طریق به همگان تعلیم می دهد که ملاک برتری این است نه زیبایی و ثروت و منصب.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از اصل آزادی زن در انتخاب همسر استفاده کرد و در پاسخ حضرت علی علیه السلام فرمود: پیش از شما افراد دیگری از دخترم خواستگاری کرده اند و من درخواست آنان را با دخترم در میان نهاده ام ولی در چهره او نسبت به آن افراد بی میلی شدیدی احساس کرده ام. اکنون درخواست شما را با او در میان می گذارم، سپس نتیجه را به شما اطلاع می دهم.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه زهرا علیهاالسلام شد و او برخاست و ردا از دوش آن حضرت برداشت و کفش هایش را از پایش در آورد و پاهای مبارکش را شست و سپس وضو ساخت و در محضرش نشست. پیامبر سخن خود را با دختر گرامیش چنین آغاز کرد: علی فرزند ابوطالب از کسانی است که فضیلت و مقام او در اسلام بر ما روشن است و من از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترین مخلوق خود در آورد و اکنون او به خواستگاری تو آمده است; در این باره چه می گویی؟ در این هنگام زهرا علیهاالسلام در سکوت عمیقی فرو رفت ولی چهره خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برنگرداند و کوچکترین ناراحتی در سیمای او ظاهر نشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جای برخاست و فرمود: «الله اکبر سکوتها اقرارها» یعنی: خدا بزرگ است; سکوت دخترم نشانه رضای اوست.[۵]

هزینه عقد و عروسی[ویرایش]

تمام دارایى حضرت على علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشیر و زرهى بود که مى توانست به وسیله آن ها در راه خدا جهاد کند و شترى نیز داشت که با آن در باغستان هاى مدینه کار مى کرد و خود را از میهمانى انصار بى نیاز مى ساخت.

پس از انجام خواستگارى و مراسم عقد وقت آن رسید که حضرت على علیه السلام براى همسر گرامى خود اثاثى تهیه کند و زندگى مشترک خود را با دختر پیامبر آغاز کند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پذیرفت که حضرت على علیه السلام زره خود را بفروشد و به عنوان جزئى از مهریه فاطمه سلام الله علیها در اختیار پیامبر بگذارد.

زره به چهار صد درهم به فروش رفت. پیامبر قدرى از آن را در اختیار بلال گذاشت تا براى زهرا عطر بخرد و باقیمانده را بهعمار یاسر و گروهى از یاران خود داد تا براى فاطمه و على لوازم منزل تهیه کنند.

از صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پیامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه بارى حضرت زهرا سلام الله علیها تهیه کرده بودند به قرار زیر بود:

1.    پیراهنى به بهاى هفت درهم

2.    یک روسرى به بهاى یک درهم

3.    قطیفه مشکى که تمام بدن را نمى پوشانید.

4.    یک تخت عربى از چوب و لیف خرما

5.    دو تشک از کتان مصرى که یکى پشمى و دیگرى از لیف خرما بود.

6.    چهار بالش، دو تا از پشم و دو تاى دیگر از لیف خرما

7.    پرده

8.    حصیر هجرى

9.    دست آس

10.  طشت بزرگ

11.  مشکى از پوست

12.  کاسه ی چوب براى شیر

13.  ظرفى از پوست براى آب

14.  آفتابه

15.  ظرف بزرگ مسى

16.  چند کوزه

17.  بازوبندى از نقره

یاران پیامبر وسایل خریدارى شده را بر آن حضرت عرضه کردند و پیامبر, در حالى که اثاث خانه دختر خود را زیر و رو مى کرد, فرمود: «اللهم بارک لقوم جل انیتهم الخزف». / یعنى: خداوندا، زندگى را بر گروهى که بیشتر ظروف آن ها را سفال تشکیل مى دهد مبارک گردان.[۶]

مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام[ویرایش]

مهریه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود.(هر مثقال 18 نخود است).

مراسم عروسی[ویرایش]

مراسم عروسی دختر گرانمایه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در کمال سادگی و بی آلایشی برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویی می گذشت که زنان رسول خدا به حضرت علی گفتند: چرا همسرت را به خانه خویش نمی بری؟ حضرت علی علیه السلام در پاسخ آنان آمادگی خود را اعلام کردام ایمن شرفیاب محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شد و گفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسی دخترش فاطمه روشن می شد.

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد و گفت: او مرا هنگامی که همه تکذیبم کردند تصدیق کرد و در پیش برد دین خدا یاریم داد و با اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند.[۷] ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنید.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که یکی از حجره ها را برای زفاف زهرا آماده سازند و او را برای این شب آرایش کنند.[۸]

زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا علیهاالسلام، در حالی که عرق شرم از چهره اش می ریخت، به حضور پیامبر رسید و از کثرت شرم پای او لغزید و نزدیک بود به زمین بیفتد. در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او دعا کرد و فرمود: «اقالک الله العثرة فی الدنیا و الآخرة » / خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.

سپس چهره زهرا را باز کرد و دست او را در دست علی نهاد و به او تبریک گفت و فرمود: «بارک لک فی ابنة رسول الله یا علی نعمت الزوجة فاطمة » سپس رو کرد به فاطمه و گفت: «نعم البعل علی».

آن گاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پیش گیرند و به شخصیت برجسته ای مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا علیهاالسلام را بگیرد و از این طریق جلالت مقام دختر گرامیش را اعلام داشت.

هنگامی که داماد و عروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمین می نگریستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد اطاق شد و ظرف آبی به دست گرفت و به عنوان تبرک بر سر و بر اطراف بدن دخترش پاشید و سپس در حق هر دو چنین دعا فرمود: «اللهم هذه ابنتی و احب الخلق الی اللهم و هذا اخی و احب الخلق الی اللهم اجعله ولیا و...».[۹]

پروردگارا، این دختر من و محبوب ترین مردم نزد من است. پروردگارا، علی نیز گرامی ترین مردم نزد من است. خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و...

فرزندان[ویرایش]

از ازدواج مبارک آثار آن دو عزیز، پنج فرزند والاگُهر دیده به جهان گشودند، که به ترتیب سن عبارتند ازامام حسن مجتبی علیه‌السلام، امام حسین علیه‌السلام، زینب کبری سلام الله علیها، ام کلثوم سلام الله علیها و حضرت محسن علیه‌السلام که پیش از تولد بر اثر ضربات دشمنان اسلام در رحم مادرش به شهادت رسید.[۱۰]

 

پانویس[ویرایش]

1.    پرش به بالا نکمسارالشیعه (شیخ مفید)، ص 17؛ بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 91، ص 192؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 106، 109 و 126.

2.    پرش به بالا بحارالانوار، ج 43، ص 92 و ج 98، ص 196.

3.    پرش به بالا (وقایع الایام، 19 ذی‌الحجه).

4.    پرش به بالا حضرت علی علیه السلام در امر خواستگاری از یک سنت اصیل پیروی می کند. در حالی که هاله ای از حیا او را فرا گرفته است. شخصا و بی هیچ واسطه ای اقدام به خواستگاری می کند؛ و این نوع شجاعت روحی توام با عفاف، شایان تقدیر است.

5.    پرش به بالا کشف الغمة، ج 1، ص 50.

6.    پرش به بالا بحارالانوار، ج 43، ص 94; کشف الغمة، ج 1، ص 359. بنا به نوشته کتاب اخیر، همه اثاث منزل حضرت زهرا علیهاالسلام به 63 درهم خریداری شد.

7.    پرش به بالا بحار، ج 43، ص 130.

8.    پرش به بالا همان، ص 59.

9.    پرش به بالا بحار، ج 43، ص 96.

10.  پرش به بالا الارشاد (شیخ مفید)، ص 342.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی